گفتی که به احترام دل باران باش،
باران شدم و به روی گل باریدم
گفتی که ببوس روی نیلوفر را،
از عشق تو گونه های او بوسیدم
گفتی که برای باغ دل پیچک باش ،
بر یاسمن نگاه تو پیچیدم
گفتی که برای لحظه ای دریا شو،
دریا شدم و تو را به ساحل دیدم
گفتی که بیا و لحظه ای مجنون باش ،
مجنون شدم و ز دوریت نالیدم
گفتی که بیا و از وفایت بگذر ،
از لهجه ی بی وفاییت رنجیدم
گفتم که بهانه ات برایم کافیست